۱۲- آگاهی از تعارضات: از آنجایی که تعارض بذر خلاقیت است، سازمانهای خلاق از فرهنگهایی پشتیبـانی میکنند که به تعارضات و بحثها اهمیت میدهند. با تعارض، کارکنان در زمینه چگونگی مواجهه با موقعیتهای جدید و برخورد با آنها، آموزش میبینند.
۱۳- نیازمندیهای استخدام: این سازمانها افرادی را جذب و استخدام میکنند که به جهتگیری بیشتر سازمان به سمت خلاقیت و نوآوری سرعت ببخشند و افراد در این گونه سازمانها، نیازمند توانایی ایجاد تعارضات و پیدا کردن روشهای حل آنها هستند.
۱۴- شایستگی و مسئولیت: در این سازمانها شایستگی و احساس مسئولیت در قبال خلاقیت، بین تمامی نیروی کار تسهیم شده و هر شخصی در سازمان مسئولیت توسعه خلاقیت را بر عهده میگیرد.
۱۵- انعطاف پذیری: مهمترین ویژگی این سازمانها انعطاف پذیری آنها در رویارویی با بحرانهایی است که غالباً ناشی از رقابتهای اقتصادی است. سازمانهای انعطاف پذیر با مسائل و تنگناها برخورد منطقی و محققانه داشته، در صورت نیاز به تغییر و تحول، پس از بررسی دقیق و عالمانه، آن را اعمال میکنند. سازمانهایی که دارای ساختار غیرقابل انعطاف باشند، برای ایجاد همکاری و وحدت در دوران بحران، دچار آشفتگی میشوند.
۲-۱۴- اهمیت خلاقیت
در حقیقت پایه و اساس جوامع توسعه یافته خلاقیت است. این جوامع نه تنها با استفاده از خلاقیت مسائل خود را شناسایی میکنند، بلکه راه حل این مسائل را نیز از طریق خلاقیت میجویند.
علیرغم سابقه طولانی خلاقیت در حیات بشری، سازمانها اخیراً به واسطه سرعت شگرف تغییرات تکنولوژیکی، رقابت جهانی و عدم اطمینان اقتصادی (Mumford، Whetzel Reiter، ۱۹۹۷ ،Oldham وCummings ، ۱۹۹۶)، کشف کردهاند که منبع کلیدی و مستمر مزیت رقابتی و بقاء خلاقیت است. این مزیت رقابتی مستمر در قالب ایدهها، محصولات و خدمات تازه ظاهر می شود که مستقیماً از تفکر خلاق ناشی میشوند.( zen Mcfad، ۱۹۹۸)
خلاقیت کارکنان به این صورت به بقای سازمان کمک میکند (آمابیل[۵۵]، ۱۹۹۶) که وقتی کارکنان در کارشان خلاق باشند، قادر خواهند بود ایدههای تازه و مفیدی در مورد محصولات، عملکرد، خدمات یا رویههای سازمان ارائه و بکار گیرند (اولدهام، ۲۰۰۲، شالی و گیلسون[۵۶] ۲۰۰۴)وجود چنین ایدههایی باعث افزایش این احتمال میشود که کارکنان دیگر، این ایدهها را در کارشان مورد استفاده قرار دهند. بعلاوه آنها این ایدهها راتوسعه داده و آنها را به کارکنان دیگر برای توسعه و بکارگیری در کارشان منتقل میکنند. از اینرو تولید و بهرهگیری از ایدههای تازه این امکان را به سازمان میدهد که بتواند با شرایط متغیر بازار منطبق شده، به تهدیدها و فرصتها پاسخ به موقع داده و رشد و توسعه یابد (نوناکا، ۱۹۹۱، اولدهام[۵۷]،۲۰۰۲) خلاقیت نه تنها از طریق توسعه محصولات و فرآیندها، سهم بازار موجود راتوسعه میدهد بلکه باعث ایجاد بازارهای جدید ( بروس[۵۸]، ۲۰۰۴) و شکلدهی به محیط میشود (استرنبرگ[۵۹]، ۱۹۸۹)
افزایش خلاقیت در سازمانها میتواند به ارتقای کیفیت و کمیت خدمات، کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف منابع، افزایش رقابت، افزایش کارایی، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان منجر شود.
محققان معتقدند همه انسانها در کودکی از استعداد خلاق برخوردارند، لکن فقدان محیط نا مناسب و بی توجهی و عدم تقویت این توانایی، مانع ظهور آن میگردد. برای هر جامعه وجود افراد خلاق ضروری است، زیرا جوامع در دورهی انتقال و تغییر، نیاز مبرمی به راه حلهای مفید برای مسائل حال و آیندهی خود دارند.
امروزه همهی دانشمندان، اندیشمندان و محققان با هم هم نظرند که اساس قدرت انسان ناشی از خلاقیت اوست. چنین است که تورنس معتقد است: ایجاد فرصت برای هر جامعه به مقولهی مرگ و زندگی است و هم چنین میگوید: ما برای بقا نیازمندیم قدرت خلاق انسان ها را توسعه داده و مورد استفاده قرار دهیم. وی هم چنین خلاقیت را مهمترین اسلحهی آدمی میداند که با آن میتواند فشارهای روحی که به سبب زندگی روزانه و غیرمنتظره پیش میآید را از بین برد.
۲-۱۵- ضرورت خلاقیت
خلاقیت و نوآوری موجب خواهد شد که موارد ذیل تحقق یابد:
الف) نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی
۱) خلاقیت و نوآوری عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی ؛
۲) خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت فردی، شغلی و اجتماعی .
ب) نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی
۱) خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان ؛
۲) خلاقیت و نوآوری عامل تولیدات و خدمات ؛
۳) خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کمیت، تنوع تولیدات و خدمات ؛
۴) خلاقیت و نوآوری عامل افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت ؛
۵) خلاقیت و نوآوری عامل کاهش هزینهها، ضایعات و اتلاف منابع ؛
۶) خلاقیت و نوآوری عامل افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان ؛
۷) خلاقیت و نوآوری عامل ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان ؛
۸) خلاقیت و نوآری عامل ارتقای بهره وری سازمان ؛
۹) خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت مجموعه مدیریت و کارکنان سازمان ؛
۱۰) خلاقیت و نوآوری عامل رشد و بالندگی سازمان ؛
۱۱) خلاقیت و نوآوری عامل تحریک و تشویق حس رقابت ؛
۱۲) خلاقیت و نوآوری عامل کاهش بوروکراسی اداری “کاهش
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید. |
پشت میزنشینی ومشوق عمل گرایی” ؛
۱۳) خلاقیت و نوآوری عامل تحریک و مهیا کردن عوامل تولید.
۲-۱۶- ابعاد خلاقیت
خلاقیت دارای سه بُعد غیرشناختی، شناختی و انگیزشی است. ابعاد غیرشناختی خلاقیت شامل ویژگیهای خلاق در امور حرکتی، هنری و توانایی های خاصی است که در سطح افراد مشابه کمتر میتوان شاهد آن بود. ( منطقی ) ابعاد شناختی خلاقیت نیز ناظر بر وجود تفکر واگرا در فرد است. فرد خلاق توانمندی تولید ایدههای بیشتری دارد و جریان تولید ایدهها نزد او از انعطافپذیری ذهنی بالاتری برخوردار است. او در جریان تولید ایدههایش ایدههایی بدیع و ابتکاری نیز تولید میکند که این ایده ها به ذهن کمتر کسی خطور میکند. ابعاد انگیزشی خلاقیت ناظر به انگیزهی درونی فرد است و وی را بر آن میدارد که بدون آن که الزاماً پاداش بیرونی وجود داشته باشد، به شکل مستمر و پی گیر به کار مورد علاقه اش بپردازد.
۲-۱۶-۱- بُعد شناختی:
نظریهی شناختی بر تفکر واگرا مبتنی است. تفکر واگرا درعین حال، تفکری است که برای هر پرسش، پاسخ مشخصی ندارد و به پاسخهای متعدد و در جهتهای گوناگون میپردازد؛ در حالی که در تفکر همگرا پاسخی معین و مشخص به پرسش داده میشود. مهمترین ویژگیهای تفکر واگرا عبارت اند از :
۱) سیّالی: توانایی برقراری معنی دار بین اندیشه و بیان آن که افراد را قادر میسازد راه حلهای متعددی برای حل یک مسألهی واحد ارایه دهند. به عبارت دیگر، سیّالی به کمیت پاسخ های فرد به یک مسأله مرتبط است. این ویژگی مبتنی بر این عقیده است که کمیت موجب دگرگونی کیفیت میگردد .
۲) اصالت ابتکار: توانایی تفکر با شیوهی غیر متداول و خلاف عادت رایج، اصالت ابتکار مبتنی بر ارایه جوابهای غیرمعمول، تعجب آور و زیرکانه به مسایل است .
۳) انعطاف پذیری: توانایی تفکر با راه های مختلف برای حل مسیله جدید است. تفکر قابل انعطاف، الگوهای جدیدی برای اندیشیدن طراحی میکند .