فصل 6
نتیجهگیری
این پژوهش تلاشی بود بر آنچه گمان میکردیم پرداختن و تأکید بر آن ضروری است: اهمیت همزمان انگارهها و عینیات در سیاست بینالملل. این گزاره که در ذیل سازهانگاری یا نظریه اجتماعی روابط بینالملل طرح شد، در پیوند با مقوله امنیت، به نظریه یا چهارچوب مفهومی امنیتی کردن شکل داد و از قابلیت تحلیل رفتار حکومتها در سطح تحلیل داخلی برخوردار گشت. اگرچه کاربست نظریه امنیتی کردن در آثار موجود، در سطح تحلیل ملی بکار رفته است، نگارنده این پژوهش با استناد به سخن الی ویور، آن را در سطح سیستمی استفاده نمود. در این راستا، ابتدا دو مکتب صاحبنظر در باب امنیتی کردن معرفی گردیدند و با اتکا به تلفیقی از ایندو، چهارچوب تحلیلی منتخب تدوین شد. بیتردید چهارچوب منتخب از حیث انسجام و تجانس دارای کاستیهایی است، اما از قابلیت تبیین مناسبی برخوردار میباشد. این چهارچوب را میتوان به اعتبار روششناختی، منبعث از آراء تیِری بالزاک و از لحاظ هستیشناختی، به طور نسبی، وامدار تأملات الی ویور دانست.
در این پژوهش با ارتقاء سطح تحلیل ملی به سیستمی ناظر به مراجع امنیتی کننده، به بررسی نحوه امنیتی شدن جمهوری اسلامی ایران در پرتو کاربرد استعاره محور شرارت توسط رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، جرج دابلیو بوش پرداختیم. همچنین با اشاره به پیشینه ساخت استعاره محور شرارت، خاطرنشان ساختیم که ایالات متحده آمریکا، علاوه بر استفاده از دستور زبان مناسب امنیت، از مصنوعات اکتشافی که وجهی واژگانی دارند، بهره برده است. حاصل ایندو قابلیت، مساعده بودن وجه بلاغی امنیت و «بجا»یی پارهگفتار بازیگر امنیتی کننده بود. با یادآوری اهمیت بافت در فرایند امنیتی کردن، تأثیرگذاری عینیات و بُعد جسمانی تهدیدها گوشزد نمودیم و بیان کردیم که مخاطب با جستجو در محیط، دعوی بازیگر امنیتی کننده را به اشیاء پیرامون خود الصاق میکند و در نهایت موضوعی امنیتی میشود. چنانکه نشان دادیم، مراحل مذکور در مورد جمهوری اسلامی ایران طی شد و ایران امنیتی گشت. برساخته شدن جمهوری اسلامی ایران به مثابه تهدید، ضرورتاً به مدیریت تهدید منجر میشد، اما همانگونه که گفتیم، درگیری بازیگر امنیتی کننده یعنی ایالات متحده آمریکا در عراق که همچون جمهوری اسلامی ایران امنیتی شده بود، مانع از توجه به ایران و کاربرد ابزار فراسیاسی در قبال کشور شد.
جدول زیر، امنیتی شدن موضوع تروریسم و کشورهای هراسپرور که جمهوری اسلامی ایران ذیل آن قرار میگرفت را به تصویر میکشد:
سطوح و واحدهای تحلیل در امنیتی کردن جمهوری اسلامی ایران در پرتو حادثه 11 سپتامبر
واحدهای تحلیل | امنیتی شدن تروریسم و کشورهای هراسپرور پس از حادثه 11 سپتامبر | ||
سطوح تحلیل | کارگزار | مرجع امنیت | انتزاعی: آزادی، صلح جهانی، عدم گسترش سلاحهای کشتار جمعی و میکروبی انضمامی: حاکمیت ایالات متحده آمریکا |
مرجع تهدید کننده | انتزاعی: تروریسم انضمامی: کشورهای محور شرارت/ هراسپرور: کشورهای غیردموکرات، نقضکننده صلح جهانی و اشاعه دهنده سلاحهای کشتار جمعی و میکروبی |
||
بازیگر امنیتی کننده | بازیگر خاص: جرج دابلیو بوش بازیگر عام: ایالات متحده آمریکا |
||
مخاطبان | مردم آمریکا سایر ملتهای جهان |
||
بازیگران کارکردی | سطح ملی: کنگره آمریکا سطح فراملی: ائتلاف جهانی علیه تروریسم شامل 32 کشور جهان |
||